زندگی نامه استیو جابز، بنیانگذار شرکت اپل
استیون پاول جابز کارآفرین، مخترع، بنیانگذار و مدیر ارشد اجرایی شرکت رایانهای اپل و یکی از چهرههای پیشرو در صنعت رایانه بود.
سالهای اول زندگی
استیو جابز در ۲۴ فوریه سال ۱۹۵۵ در سان فرانسیسکو از مادری به نام خوان
کارول شیبل و پدری سوری و مسلمان به نام عبدالفتاح جان جندلی ،که هردو
دانشجو بودند، زاده شد.آن دو در آن زمان هنوز با هم ازدواج
نکردهبودند.هنگامی که استیو به دنیا آمد جندلی و دوستش خوان شیبل که هر دو
۲۳ ساله بودند نمیتوانستند فرزندشان را بزرگ کنند. خوان که از یک خانواده
مسیحی محافظهکار بود، نمیتوانست خانوادهاش را متقاعد کند که با یک عرب
مسلمان ازدواج کند.
در نهایت استیو که یک عرب آمریکایی و یک آلمانی سوییسی بود، توسط پل
رینهولد جابز و کلارا هاگوپیان به فرزندی پذیرفته شد. هنگامی که از پدر و
مادر خواندهٔ او سوال شد، جابز با پافشاری پاسخ داد که پل و کلارا جابز پدر
و مادر من بودند. او بعدها در زندگی نامهٔ خود اظهار داشته که "۱٬۰۰۰
درصد آنها پدر و مادر من بودند."هنگامی که استیو ۵ ساله بود، خانوادهٔ
جابز از سان فرانسیسکو به مانتین ویو در کالیفرنیا نقل مکان کردند.مانتین
ویو در سیلیکون ولی قرار داشت. استیو فرزند دره بود و روح و انرژی سیلیکون
ولی بر اعماق وجود استیو تاثیر گذاشت. بعدها، پل و کلارا دختری به نام پتی
را به فرزند خواندگی پذیرفتند. پل جابز که یک مکانیک ماهر کارخانه ساخت
لیزر بود، مقدمات ابتدایی الکترونیک و طریقهٔ کار با دستها را به پسرش
آموزش داد.کلارا جابز یک حسابدار بود و به استیو خواندن را پیش از رفتن به
مدرسه آموخت.
جابز در سال ۱۹۹۵ در پاسخ به این سوال که میخواهد چه چیزهایی را به
فرزندانش منتقل کند، چنین گفت: «تنها میخواهم برای آنها به همان خوبی باشم
که پدرم برای من بود و در تمام مدت زندگیام نیز به این مساله فکر میکنم.»
پدر و مادر بیولوژیکی جابز، ۱۰ ماه پس از تحویل استیو به پدر و مادر جدیدش، صاحب یک فرزند دیگر به نام مونا شدند. جابز برای اولین بار خواهرش را در سن ۲۷ سالگی ملاقات کرد.
یادگیری و تحصیل
دوران ابتدایی برای استیو خستهکننده بود. معلم کلاس چهارم در موفقیتهای
بعدی او نقش زیادی داشت، وی بود که او را با تواناییهایش آشنا کرد، جابز
از او هنوز به عنوان یک قدیس یاد میکرد. او باعث شد که استیو کلاس پنجم را
به صورت جهشی طی کند و دورهٔ ابتدایی را یک سال زودتر به اتمام برساند.
استیو همیشه در سخنرانیهای اچپی در پالو آلتو شرکت میکرد و بعدها به
استخدام همانجا درآمد و به عنوان کارمندان تابستانی همراه استیو وزنیاک کار
میکردند.در سال ۱۹۷۲، جابز از دبیرستان «هومستید» در شهر کوپرتینو در
کالیفرنیا فارغالتحصیل شد و در کالج رید در شهر پورتلند ایالت اورگن ثبت
نام کرد، اما بعد از یک نیمسال تحصیلی انصراف داد.کالج رید، یک کالج هنرهای
لیبرال است و پیدایش فردی چون استیو جابز حاکی از پراهمیت بودن این علوم
است.
استیو پس از انصرافش، در بعضی از کلاسهای کالج از جمله خوشنویسی شرکت میکرد. این
هنر در شغل آینده استیو تاثیر بهسزایی داشت. این هنر به استیو ایده سبک
حروف چندگانه را بخشید، که در کامپیوتر مکینتاش دیده میشود. جابز میگوید:
«اگر در کالج وارد آن کلاس(خوشنویسی) نمیشدم، مکینتاش هرگز چندین طرح
حروف یا فونتهای فاصلهدار مناسب را نداشت. و از آنجایی که ویندوز دقیقا
مکینتاش را کپی کردهاست، کامپیوتر هیچ کسی این فونتها و طرحها را
نداشت.»
در زمستان ۱۹۷۴ او به کالیفرنیا بازگشت و به همراه استیو وزنیاک، حضور در
جلسات «انجمن رایانه هومبرو»را آغاز کرد. در همین زمان جابز شغلی به عنوان
یک تکنسین در شرکت آتاری، سازندهٔ رایانه و دستگاه بازی رایانهای که آن
روزها محبوب بود، یافت.
سفر معنوی
استیو دوست نزدیکی به نام دانیل کوتکی در کالج رید داشت. جابز و دانیل هر
دو به ذن، دیلن و الاسدی علاقه داشتند. دانیل فردی از طبقه مرفه نیویورک
بود و علاقهمندیهایی چون مکتب بودا داشت. استیو بیشتر وقتش را با الیزابت
هولمز (دیگر دوست استیو در کالج) و دانیل میگذراند. علاقهمندی جابز به
عرفانهای شرقی، به ویژه مذهب بودایی ذن، فقط یک تفریح خیالی و زودگذر
متعلق به دوران جوانی نبود. بلکه آن را با علاقهٔ وافر لمس کردهبود. ذن
عمیقاً در شخصیتش ریشه دوانده بود.
کاتکی در مورد جابز میگفت: «استیو خود ذن بود. واقعا رویش تأثیر
گذاشتهبود. میشد آن را در رویکرد مشتاقانهاش به زیبایی شناسی غیرتجملی و
تمرکز فوقالعادهاش دید.» به خصوص این که او تحت تأثیر شهودگراییِ مذاهب
بودایی قرار گرفته بود، طوری که بعدها گفت: «کم کم پی بردم که درک و آگاهیِ
بصری، مهم تر از تفکر انتزاعی و تحلیل منطقی است.» با این همه، جنون و
دیوانگی او، مانع از رسیدن به آرامش درون، آراستگی و صفای باطن و محبت در
روابطش بود.
استیو در سال ۱۹۷۴ به هند سفر کرد تا با نیم کارولی بابا (یک گوروی هندی)
از نزدیک دیدار کند. او همراه دوستش دانیل کوتکی در جستجوی روشنفکری معنوی
بود. وی پس از یک سفر معنوی هفت ماهه، با سری تراشیده و جامهٔ سنتی هندی بر
تن، به آمریکا بازگشت.استیو در طول این مدت از الاسدی استفاده میکردکه
به گفتهٔ خودش از بهترین کارهای عمرش و دلیل اصلی موفقیتهایش بودهاست.
شغل اولیه
جابز پس از بازگشت از هند، به آتاری بازگشت. وظیفهٔ او ساختن یک برد الکترونیکی برای یک بازی شرکت آتاری (به نام Breakout )
بود. بر طبق گفتهٔ نولان باشنل (بنیانگذار آتاری) جایزهای ۱۰۰ دلاری به
ازای هر تراشهای که در فرآیند طراحی از دستگاه اصلی حذف میشد، داده
میشد. استیو که علاقه و دانش اندکی در طراحی مدارهای الکترونیکی داشت، با
استیو وزنیاک قول و قراری گذاشت که اگر وزنیاک بتواند مداری با حداقل تعداد
تراشهها طراحی کند، جایزهای که از آتاری دریافت میکنند را بین خودشان
تقسیم نمایند.
این پروژه انجام شد و با وجود حیرت فراوان مسوولین آتاری، وزنیاک توانست
که تعداد تراشههای استفاده شده در دستگاه نهایی را ۵۰ عدد کاهش دهد.
متاسفانه وزنیاک طراحی را به حدی فشرده انجام داده بود که تولید دستگاه
نهایی بر روی خط مونتاژهای آن دوران ممکن نبود. با وجود این، جابز به
وزنیاک گفت که آتاری تنها ۷۰۰ دلار از جایزه را پرداخت کردهاست (در صورتی
که تمامی ۵۰۰۰ دلار جایزه پرداخت شده بود) و پیشنهاد کرد که وزنیاک نیمی از
آن یعنی ۳۵۰ دلار را برای کاری که انجام داده بود بردارد.وزنیاک ۱۰ سال
بعد، از مبلغ واقعی جایزه باخبر شد، وزنیاک گفت که جابز به این پول نیاز
داشته و البته خود وزنیاک هم تمایل داشته که این پول را به او بدهد.
در سال ۱۹۷۱ استیو وزنیاک، تحت تاثیر مقالهای جعبه آبی را ساخت. جعبه آبی
سیستمی بود که میتوانست با تکرار تنهایی، سیگنالها را در شبکه AT&T مسیردهی
و راهی را برای ایجاد تماسهای تلفنی از راه دور به شکل رایگان فراهم
میکرد. وزنیاک در مورد آن میگوید: «تا به حال مداری نساختهبودم که
اینقدر به آن افتخار کنم. هنوز هم فکر میکنم که کارم معرکه بود.» استیو
جابز هم ایده فروش آن را مطرح کرد. قیمت ساخت هر جعبه آبی ۴۰ دلار میشد و
جابز تصمیم داشت که آن را ۱۵۰ دلار به فروش برساند. جابز میگوید حدود ۱۰۰
جعبه آبی ساختیم و تقریبا همه را فروختیم. بعدها جابز گفت: «من ۱۰۰ درصد از
این مساله مطمئنم که اگر آن جعبههای آبی نبود، اپلی هم وجود نداشت. من و
وزنیاک یاد گرفتیم که چگونه با هم کار کنیم. ما اطمینان پیدا کردیم که
میتوانیم مسایل فنی را حل کرده و واقعاً چیزی تولید کنیم. »
تاسیس اپل
استیو جابز شرکت کامپیوتری اپل را همراه استیو وزنیاک و رونالد وین در
پارکینگ خانه پاول و کلارا جابز در لوس آلتوس در کالیفرنیا بنیان نهاد.در
سال ۱۹۷۶، وقتی جابز ۲۱ ساله و وزنیاک ۲۶ ساله بود، شرکت رایانهای اپل را
در پارکینگ خانوادهٔ جابز، بنیان گذاشتند. اولین رایانهٔ شخصیای که جابز و
وزنیاک به بازار معرفی کردند اپل I نام داشت. قیمت این رایانه که در سال ۱۹۷۶ معرفی شد، ۶۶۶ دلار و ۶۶ سنت بود. در سال ۱۹۷۷، جابز و وزنیاک رایانهٔ اپل II را
معرفی کردند. در سال ۱۹۸۰، اپل عرضهٔ اولیه سهام خود را در بازار بورس
ارائه کرد و به سهامی عام تبدیل شد. در همان سال، شرکت اپل، رایانهٔ اپل III را معرفی کرد که این رایانه به دلیل قیمت زیاد و برخی مشکلات سختافزاری با شکست تجاری در بازار مواجه شد.
همزمان با رشد اپل، این شرکت جستجویی را برای یافتن مدیران مستعد که
بتوانند آن را در مدیریت توسعه و گسترش کمک کنند، آغاز کرد. در سال ۱۹۸۳،
جابز با به چالشطلبیدن جان اسکالی که یکی از مدیران پپسی کولا بود، او را
تطمیع کرد که بهعنوان مدیر عامل اپل کار کند. جابز به او گفته بود:
«میخواهی که باقی زندگیات را به فروختن آب-شکر بگذرانی، یا میخواهی
شانس این را داشته باشی که دنیا را عوض کنی؟».
در همان سال شرکت اپل، رایانهٔ اپل لیزا را معرفی کرد که با وجود مجهز
بودن به واسط گرافیکی کاربر و موشواره، از بابت تجاری ناموفق از آب
درآمد.یکی از دلایل این عدم موفقیت قیمت گران و کندی آن بود.سال ۱۹۸۴، سال
معرفی رایانهٔ مکینتاش بود. این رایانه دارای پردازشگر موتورولا۶۸۰۰۰ با
سرعت ۷٫۸ مگاهرتز بود و به جای واسط خط فرمان، واسط گرافیکی کاربر داشت و
مجهز به موشواره نیز بود. پس از گذشت حدود دو ماه از معرفی مکینتاش، تنها
۵۰۰۰۰ عدد از آن فروختهشد که نمایش قدرتمندانهای نبود. حافظه مکینتاش کم
بود (۱۲۸ کیلوبایت) و وجود یک فلاپی کار را با آن سخت میکرد. مکینتاش
همانند لیزا به واسط گرافیکی کاربر مجهز بود ولی بعضی از ویژگیهای قدرتمند
لیزا مانند مالتی تسکینگ و حافظه ۱ مگابایت را نداشت.
در حالی که جابز یکی از شخصیتهای پبشبرنده و رهبران معنوی اپل بود،
منتقدین این مساله را نیز مطرح کردهاند که او مدیری دمدمی مزاج و شلوغ
بودهاست.در سال ۱۹۸۵ بین جابز و اسکالی کشمکش بهوجود آمد. جابز به اسکالی
گفت: تو برای اپل و هدایت آن مناسب نیستی. اسکالی هم از مدیران خواست که
بین او و جابز یکی را انتخاب کنند. آنها به اتفاق آرا اسکالی را انتخاب
کردند. پس جابز از کارش در اپل برکنار شد.جابز در همان سال شرکت نکست را
تاسیس کرد.
شرکت نکست
پس از ترک اپل، جابز در سال ۱۹۸۵ با سرمایهٔ ۷ میلیون دلار شرکت رایانهای
دیگری را با نام نکست بنیان گذاشت. جابز در سال ۱۹۸۹ کامپیوتر قدرتمند
«ورک استیشن»(به فارسی: ایستگاه کاری) را ساخت. اگرچه شرکت قادر به فروش
«ایستگاه کاری» در حجم بالا نشد، اما این کامپیوتر دارای یک ویژگی بارز
بود. اولین مرورگر وب بر روی آن ساختهشد. نرمافزار کامپیوتر نکست به
عنوان مبنای سیستمعامل مکینتاشهای امروزی و آیفون میباشد.
شرکت نکست بعد از هدردادن میلیونها دلار از سرمایه سرمایهگذاران، تولید
کامپیوتر را رها میکند و بهجای آن بیشتر بر فروش و توسعهٔ سیستمعامل
نکستاستپ و توسعهٔ فناوری شئگرا تمرکز میکند. نکستاستپ سیستمعاملی بود که برای کامپیوتر نکست بهوجود آمدهبود و بعدها به پلتفورمx86 پورت شد.
جابز معمولاً برای بازاریابی محصولات نکست به حوزههای دانشگاهی و علمی
روی میآورد چرا که فناوریهای جدید موجود در این محصولات، بدیع و آزمایشی
بوده و هنوز به شکل نهایی و بالغ نرسیده بودند. از این دسته محصولات میتوان به هستهٔ ماک، تراشهٔ پردازش سیگنال دیجیتال و پورت اینترنت توکاراشاره کرد.
رایانهٔ نکستکیوب توسط جابز به عنوان یک کامپیوتر بینشخصی بهوجود آمد که به نظر او اولین قدم پس از ایجاد کامپیوتر شخصی است.
در ۲۰ دسامبر ۱۹۹۶ شرکت اپل، نکست را به مبلغ ۴۲۹ میلیون دلار خرید. طی این معامله استیو جابز، مجددا به اپل بازگشت.
بازگشت به اپل
در
۲۰ دسامبر ۱۹۹۶ شرکت اپل، شرکت نکست را به مبلغ ۴۲۹ میلیون دلار خرید. طی
این معامله استیو جابز، مجددا به اپل بازگشت. پس از برکناری جیل آملیو در
ژوئیه سال ۱۹۹۷، جابز عملا مدیرعامل اپل شد. اما او از پذیرش این سمت به
طور دائم خودداری کرد. طی یک تغییر سازمانی در همان ماه، بیشتر اعضای هیات
مدیرهٔ اپل تغییر کردند. پس از تشکیل جلسه توسط اعضای هیاتمدیرهٔ جدید،
جابز به سمت «مدیر عامل موقت»منصوب شد.
در ماه مارس سال ۱۹۹۸ جابز به منظور تمرکز اپل برای سوددهی، فورا تعدادی
از پروژهها مانند نیوتن، سایبر داگ و اپن داک را لغو کرد.پس از خرید نکست
توسط اپل و بازگشت جابز، تکنولوژی نکست، راهش را به سوی محصولات اپل باز
کرد. این تکنولوژی به عنوان مبنای توسعه سیستمعامل مک اواس ده، فروشگاه
اپل و فروشگاه آیتیونز به کار گرفتهشد. همچنین
یکی از محصولاتی که جابز در ابتدای ورودش اقدام به توسعهٔ آن کرد، آیمک
بود. یک محصول تجاری که تاکید شرکت بر طراحی را نشان میداد.
جابز هنگام معرفی آیپداستیو جابز در نهایت پس از دو سال و نیم خدمت در
اپل، در مک ورلد اکسپو سال ۲۰۰۰، واژهٔ «موقت» را از عنوانش حذف کرد و
مدیرعامل دائم شد.از اتفاقات مهم پس از این مساله در اپل میتوان به
پردهبرداری از فروشگاه موسیقی آیتیونز در سال ۲۰۰۳، معرفی آیپاد در سال
۲۰۰۱، آیفون در سال ۲۰۰۷ و آیپد در سال ۲۰۱۰ اشاره کرد.
جابز از سال ۱۹۹۷ تا زمان مرگش با دستمزد یک دلار در سال در سمت مدیرعامل
برای اپل کار میکرد و سالهای زیادی هیچ پاداشی هم به او تعلق نگرفت. این
مساله باعث شد نام او بهعنوان «کم حقوقترین مدیر ارشد عملیاتی» در کتاب
رکوردهای جهانی گینس ثبت شود. البته در مواردی هم از زحمات او با هدایای
ارزشمندی تقدیر شد. نظیر جت تجاری ۹۰ میلیون دلاری گلفاستریم و پرداخت
مخارج سفر او. که این مبلغ در سال ۲۰۱۰ حدود ۲۴۸۰۰۰ دلار بود.
جابز برای تواناییهای خارقالعادهاش در بازاریابی و کسب رضایت مشتریان،
همزمان تشویق و نقد شدهاست و حتی به این تواناییها، عنوان «حوزهٔ تحریف
حقیقت» دادهاند که مخصوصاً در زمان سخنرانیهای او در مکورلد - آیورلد
که با عنوان «استیو نت»نیر خوانده میشود، بارز میشوند.(«حوزهٔ تحریف
حقیقت» اصطلاحی است که نخستین بار در سال ۱۹۸۱ توسط بود تریبل برای توصیف
کاریزمای استیو جابز و تاثیرش بر توسعه دهندگان پروژه مکینتاش، در شرکت اپل
به وجود آمد.
نسل اول آیمک
آیمک اولین محصول طراحی شده حاصل از همکاری جابز و جاناتان آیو است که
موفقیت بزرگی هم برای آنها به حساب میآمد. رایانه رومیزی که در ماه مه
سال ۱۹۹۸ برای استفاده خانگی به بازار عرضهشد. جابز اصرار داشت که این
محصول باید محصولی کاملی باشد و بتوان آن را به راحتی راهاندازی کرد.
محصولی متشکل از کیبورد، مانیتور و کیس، که درست پس از درآمدن از جعبه
بتوان از آن استفاده کرد.
این رایانه با قیمت ۱۲۹۹ دلار عرضه شد و در شش هفته اول ۲۷۸۰۰۰ قطعه از آن به فروش رفت.
در تاریخ عرضه محصولات اپل، این محصول یکی از بالاترین سرعتهای فروش را
داشت و مهمتر اینکه ۳۲ درصد از فروش آن مربوط به کاربرانی میشد که
رایانه را برای اولین بار خریدهاند و ۱۲ درصد دیگر نیز قبلا از کاربران
ویندوز بودهاند.
نسل اول آیپاد
در پاییز سال ۲۰۰۰، جابز شروع به طراحی یک پخشکننده موسیقی قابل حمل کرد.
جابز علاقه خاصی به این پروژه داشت، زیرا او طرفدار موسیقی بود. زمانیکه
پروژه آغاز شد، جابز در پروژه غرق شد. خواسته اصلی او سهولت بود. او روشی
را به کار میبرد. اگر او موسیقی یا عملکردی را میخواست، آیا میتوانست در
سه کلیک آن را پخش یا اجرا کند.
تونی فادل میگفت: «زمانهایی بود که ما درباره مشکل رابط کاربری به مغز
خود فشار آوردهبودیم و فکر میکردیم همهٔ گزینهها را درنظر گرفتهایم، و
او میگفت: آیا به این فکر کردهاید؟ او مشکل یا رویکرد را مجددا تعریف
میکرد و مشکل کوچک ما برطرف میشد.» اپل گزارش داد که تا اکتبر ۲۰۱۱،
تعداد ۳۰۰ میلیون آیپاد در سرتاسر جهان فروختهشد.آیپاد وسیلهای بود که
اپل را از یک تولیدکننده کامپیوتر به باارزشترین شرکت جهان تبدیل کرد.
نسل اول آیفون
استیو جابز در مکورلد ژانویه ۲۰۰۷ آیفون را معرفی کرد. جابز گفت: «امروز
ما قصد داریم سه نوع محصول انقلابی از این دسته را معرفی کنیم.
اولین محصول یک آیپاد با صفصح نمایش پهن با کنترلهای لمسی میباشد.
دومی یک دستگاه تلفن همراه انقلابی است.
و سومی یک ابزار ارتباطات اینترنتی است.
اینها سه وسیلهٔ جداگانه یا مجزا نیستند، بلکه یک دستگاه است که ما آن را آیفون مینامیم.»
پس از عرضه آیفون، برخی از طرفداران به اندازهای به او تبریک میگفتند و
خوشحال شدهبودند که گویی عیسی مسیح را ملاقات کردهاند و میخواهند از وی
انجیل مقدس بخرند.
تا پایان سال ۲۰۱۰، اپل ۹۰ میلیون آیفون فروخت و بیش از نیمی از سود حاصل در بازار تلفن همراه را به خود اختصاص داد.
نسل اول آیپد
در سال ۲۰۰۷، زمانی که جابز ایدههایی درباره یک نِتبوک ارزانقیمت را در
سر میپروراند، پروژه تبلت به پروژهای جدی تبدیل شد. در یکی از جلسات
ایدهپردازی تیم اجرایی در یک دوشنبه، ایوه این سوال را مطرح کرد که: «چرا
دستگاهها باید کیبوردی داشتهباشند که به صفحه لولا شود؟ این طرح
گرانقیمت و ضخیم است.» او گفت: «میتوانیم با استفاده از یک رابط چندلمسی،
کیبورد را روی صفحه تعبیه کنیم.» جابز هم موافقت کرد. بنابراین منابع به
جای طراحی یک نِتبوک در جهت تسریع پروژه تبلت جهتدهی شدند. جابز در ابتدا
قصدداشت که در آیپد از چیپ اتم که اینتل در حال ساخت آن بود استفاده کند،
اما در نهایت تصمیم گرفتهشد در آیپد از پردازندهای بر اساس معماری ARM استفادهشد.
پس از عرضه محصول در ژانویه ۲۰۱۰، اپل در کمتر از یک ماه، یک میلیون آیپد
فروخت. این سرعت فروش دوبرابر سرعت فروش آیفون بود. تا ماه مارس ۲۰۱۱، نه
ماه بعد از عرضه آن، ۱۵ میلیون دستگاه فروخته شدهبودند. این تا حدی موفقترین عرضه یک کالای مصرفی در تاریخ بود.
جابز از این مساله که کنترل امور، به خصوص زمانی که امکان تاثیرگذاشتن بر
تجربه مشتری وجودداشت را واگذار کند، متنفر بود. اما او با مشکلی مواجه شد،
او قسمتی از فرآیند کار را تحت کنترل نداشت: «تجربه خرید یک محصول اپل از
یک فروشگاه.» اکثر فروشندهها در فروشگاههای
زنجیرهای، دانش و انگیزه لازم جهت توضیح ماهیت متفاوت محصولات اپل را
نداشتند. جابز میگفت: «تنها چیزی که برای فروشنده اهمیت داشت ۵۰ درصد
پورسانت بود». سایر کامپیوترها تقریبا نام و علامت تجاری نداشتند، اما
محصولات اپل با ویژگیهای نوآورانه و نیز قیمت بالاتری عرضه میشدند. او
دوست نداشت که یک آیمک در یک قفسه فروشگاه بین یک دل و یک کامپک قرار
داشتهباشد و یک فروشنده بیدانش ویژگیهای هریک از آنها را از بر بگوید.
جابز میگفت: «سرمان کلاه رفتهبود، مگر اینکه راهی برای رساندن پیاممان
به مشتری پیدا میکردیم «.
در جولای سال ۲۰۱۱، یک دهه پس از افتتاح اولین فروشگاه اپل، این شرکت ۳۲۶
فروشگاه را نیز افتتاح کردهبود. درآمد متوسط سالیانه هر فروشگاه ۳۴ میلیون
دلار بود و میزان کل فروش خالص در سال ۲۰۱۰ نیز ۹٫۸ میلیارد دلار. اما
اهمیت فروشگاهها از این هم فراتر بود. آنها به طور مستقیم ۱۵ درصد کل
درآمد اپل را تامین میکردند.
در اوایل سال ۲۰۰۲، اپل با چالشی جدید مواجه شد. اتصال یکپارچه بین
آیپاد، نرمافزار آیتیونز و رایانه، مدیریت موسیقیهای موجود را آسان
میکرد، اما برای فراهم کردن و تهیه آهنگ جدید باید از این محیط بسیار راحت
خارج میشدید و یک سیدی خریداری میکردید و یا آهنگها را به شکل آنلاین
دانلود میکردید. مورد دوم معمولا به معنای هجوم به مراکز مشکوک اشتراک
فایلها و خدمات تکثیر غیرمجاز بود. بنابراین جابز سعی میکرد روشی بهتر را
برای دانلود آهنگ به کاربران آیپاد ارائه دهد که راحت، مطمئن و قانونی
بود. صنعت موسیقی نیز با چالش مواجه شد. این صنعت از بیماری خدمات تکثیر
غیرمجاز نظیر نپستر، ناتلا، گروکسترو کازا که مردم را قادر میساخت تا
آهنگهای رایگان تهیه کنند و باعث شدهبود که فروش قانونی سیدیها در سال
۲۰۰۲ حدود ۹ درصد کاهش پیداکند، متضرر و خسته شدهبود.
جابز میتوانست به راحتی تصمیم بگیرد که اجازه تکثیر غیرمجاز آهنگها را
صادرکند. «موسیقی رایگان به معنای آیپادهای ارزشمندتر بود.» با این وجود
چون جابز واقعا موسیقی و هنرمندانی که آنها را خلق میکردند، دوست داشت با
آنچه که او دزدی محصولات خلاقانه نامیدهبود، مخالفت میکرد. بنابراین
جابز اقدام به ساخت فروشگاه آیتیونز و ترغیب پنج شرکت برتر ضبط موسیقی کرد
تا اجازه دهند تا نسخههای دیجیتالی آهنگهای آنها در آن محل به فروش
برسد. پیشنهاد جابز این بود که آهنگهای دیجیتالی با قیمت ۹۹ سنت فروخته
شوند. خریدی آسان و فوری. فروشگاه آیتیونز تا فوریه سال ۲۰۰۶، حدود یک
میلیارد آهنگ بهفروش رساند.
استیو جابز با معرفی آیتیونزاستور صنعت موسیقی را نجات داد.
کنارهگیری
در اوت ۲۰۱۱ جابز از سمت مدیرعاملی اپل استعفا داد. تیم کوک، از مدیران
ارشد اپل، مدیرعامل شد و جابز به عنوان رئیس هیأتمدیره انتخاب شد.پس از
استعفای جابز، سهام اپل در عرض تنها چند ساعت به میزان ۵ درصد افت کرد.
کسب و کار
جابز صاحب ۵٫۵ میلیون سهام اپل به ارزش ۲٫۱ میلیارد دلار و و ۱۳۸ میلیون
سهام دیزنی به ارزش ۴٫۴ میلیارد دلار بود.فوربز در مارس ۲۰۱۱، ثروت جابز را
۸٫۳ میلیارد دلار و قبل از مرگش (در سپتامبر ۲۰۱۱) ۷ میلیارد دلار
برآوردکرد و در جایگاه ۳۷امین فرد ثروتمند امریکا قرار گرفت.
درگذشت
جابز در تاریخ چهارشنبه ۵ اکتبر ۲۰۱۱ در سن ۵۶ سالگی درگذشت. گواهی فوت
جابز نشان میدهد که او حوالی ساعت ۳ بعد از ظهر در خانهاش در پالو آلتو
در کالیفرنیا، بر اثر ایست تنفسی ناشی از سرطان لوزالمعده درگذشت.جابز پس
از برگزاری یک مراسم تدفین کوچک و خصوصی در تاریخ ۷ اکتبر،در یک قبرستان
عمومی به نام «آلتا مسا مموریال پارک»در پالو آلتو به خاک سپرده شد.